الف : دلم می خواد یه جاده دقیقا از وسط چاردیواریم رد شه
ب : چرا ؟
الف : اینکه وقتی منتظر یه مسافر باشی
برای دیگران اولش قابل احترامه بعد یه مدت خنده داره ....
ب : پس تو هم قبول داری دیوار ها خیلی آدمای پخته ای هستند ؟؟
الف : آره ... بلدند هرچی که دیدند به روشون نیارند ....
حالا تو می خوای گریه کن ... می خوای با سایه ی آباژورت برقص ...
می خوای تو رختخواب یه جای خالی رو بغل کن ..........
اونا درک می کنند آدم یه وقتایی اصلا آدم نیست ............
نظرات شما عزیزان:
|